آخ مهتاب!کاش یکی از آجرهای خانهات بودم.یا یک مشت خاکِ باغچهات.کاش دستگیرهی اتاقت بودم تا روزی هزار بار مرا لمس کنی.کاش چادرت بودم.نه کاش دستهایت بودمکاش چشمهایت بودم .کاش دلت بودم نهکاش ریه هایت بودم تا نفسهایت را در من فرو ببری و از من بیرون بیاوری.
کاش من تو بودم
کاش تو من بودی
کاش ما یکی بودیم
یک نفر دوتایی!
روی ماه خداوند را ببوس
مصطفی مستور
@khablog
درباره این سایت